Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6379 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
administrative data processing
U
پردازش دادههای اداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
queueing
U
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queues
U
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queue
U
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queued
U
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
receiver
U
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receivers
U
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
record
U
تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
intermediate
U
مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
emulation
U
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
bureaucreacy
U
رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
administrative wheeled vehicle fleet
U
کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
bureaucracies
U
تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucracy
U
تاسیسات اداری حکومت اداری
bureaucrasy
U
حکومت اداری تاسیسات اداری
postprocessor
U
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
workdays
U
ایام کار اداری ساعات کار اداری
workday
U
ایام کار اداری ساعات کار اداری
photocomposition
U
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
interactive processing
U
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
backing
U
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
gpr
U
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp
U
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
pipeline
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
centralized data processing
U
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
distributed processing system
U
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
in line processing
U
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
mass data
U
دادههای انبوه
test data
U
دادههای ازماینده
master data
U
دادههای اصلی
transaction data
U
دادههای تراکنشی
objective data
U
دادههای عینی
test data
U
دادههای ازمایشی
t data
U
دادههای ازمون
numeric data
U
دادههای عددی
mechanized data
U
دادههای ماشینی
census data
U
دادههای سرشماری
biographical data
U
دادههای زندگینامهای
tidal data
U
دادههای کشندی
continuous data
U
دادههای پیوسته
raw data
U
دادههای خام
data aggregate
U
دادههای متراکم
qualitative data
U
دادههای کیفی
raw data
U
دادههای اولیه
primary inputs
U
دادههای اولیه
experimental data
U
دادههای تجربی
experimental data
U
دادههای ازمایشی
quantitative data
U
دادههای کمی
data
U
دادههای اماری
source data
U
دادههای منبع
input data
U
دادههای اولیه
objective data
U
دادههای واقعی
continuous data
U
دادههای متوالی
market information
U
اطلاعات و دادههای بازار
contiguous data structure
U
ساختار دادههای همجوار
transmitted data
U
دادههای ارسال شده
generation data set
U
مجموعه دادههای تولیدی
transmitted data
U
دادههای مخابره شده
input data
U
معلومات یا دادههای ورودی
computerized data base
U
پایگاه دادههای کامپیوتری
cross sectional data
U
دادههای برش عرضی
active database
U
پایگاه دادههای فعال
input data translator
U
مترجم دادههای اولیه
entry
U
در پایگاه دادههای یا کتابخانه
internal data representation
U
نمایش دادههای داخلی
administerial
U
اداری
departmental
U
اداری
official
U
اداری
bureaucrats
U
اداری
administrative
U
اداری
bureaucrat
U
اداری
executory
U
اداری
formal
U
اداری
relational database management
U
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
administration building
U
ساختمان اداری
prefectorial
U
وابسته به اداری
prefectoral
U
وابسته به اداری
office building
U
ساختمان اداری
red tape
U
فرمالیته اداری
bureau
U
هیئت اداری
officially
U
از طریق اداری
administration building
U
قسمت اداری
prefecture
U
حوزه اداری
administrative command
U
فرماندهی اداری
administrative command
U
یکان اداری
administrative channels
U
طرق اداری
administrative channels
U
مجاری اداری
administrative capacity
U
فرفیت اداری
administrative budget
U
بودجه اداری
administrative approval
U
موافقتنامه اداری
bureaus
U
هیئت اداری
administrative services
U
قسمتهای اداری
management expenses
U
مخارج اداری
malfeasance
U
خطای اداری
officialdom
U
سیستم اداری
unofficial
U
غیر اداری
bureaucrats
U
مامور اداری
bureaucrat
U
مامور اداری
paperwork
U
تشریفات اداری
office computer
U
کامپیوتر اداری
office hours
U
ساعات اداری
office work
U
کار اداری
official communications
U
مکاتبات اداری
officialism
U
سیستم اداری
service element
U
عنصر اداری
overhead gharges
U
هزینه اداری
administrative escort
U
ناو اداری
administrative flight
U
پرواز اداری
circular letter
U
نامه اداری
circular letter
U
بخشنامه اداری
business hours
U
ساعت اداری
bureaucreat
U
گماشته اداری
departmentally
U
ازلحاظ اداری
departmental intelligence
U
اطلاعات اداری
administrative tribunal
U
دادگاه اداری
administratively
U
بطور اداری
administrative law
U
حقوق اداری
office chair
U
صندلی اداری
office chair
U
مبل اداری
administrative services
U
خدمات اداری
administrative march
U
راهپیمایی اداری
administrative order
U
دستور اداری
administrative net
U
شبکه اداری
administrative movement
U
حرکت اداری
administrative law
U
قوانین اداری
administrative publications
U
نشریات اداری
a white collar job
U
کار اداری
administrative flight
U
هواپیمای اداری
record oriented database management
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
rdbms
U
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
table oriented database management progr
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
rowed
U
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
hdic
U
کنترل پیوندی دادههای سطح بالا
row
U
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
gaps
U
فضای بین دادههای ذخیره شده
gap
U
فضای بین دادههای ذخیره شده
rows
U
مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
flat fuiile database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
high level data link control
U
کنترل پیوند دادههای سطح بالا
out of
[outside]
office hours
U
خارج از ساعات اداری
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
key personnels
U
کادر اداری اصلی
extra official
U
بیرون ازوفایف اداری
Outside office hours.
U
خارج از وقت اداری
officers
U
مامور کارمند اداری
officer
U
مامور کارمند اداری
service echelon
U
رده اداری و خدماتی
administrative escort
U
ناو اسکورت اداری
office information system
U
سیستم اطلاعات اداری
bureaucratic
U
وابسته به امور اداری
provisional order
U
دستور موقت اداری
placeman
U
صاحب منصب اداری
deck department
U
قسمت اداری ناو
general administration cost
U
هزینه عمومی اداری
officialism
U
رسمیت مقررات اداری
office swivel chair
U
صندلی گردان اداری
soft
U
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
interrogations
U
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
interrogation
U
ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
softer
U
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softest
U
خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
sub-
U
تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
administrative(financial,legal)process.
U
جریان اداری (مالی .حقوقی )
ministerial
U
وابسته به وزیر یا کشیش اداری
administrative lead time
U
زمان اداری دریافت اماد
formally
U
مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
services
U
قسمتهای اداری ادارات نظامی
superstructures
U
سازمانهای اداری ومدیریه کشور
superstructure
U
سازمانهای اداری ومدیریه کشور
bureaucracies
U
رعایت تشریفات اداری بحدافراط
genitourinary
U
وابسته به دستگاه اداری تناسلی
formal
U
مقید به اداب ورسوم اداری
administrative storage
U
انبار کردن به طریق اداری
bureaucrasy
U
رعایت تشریفات اداری بحدافراط
administrative shippings
U
ارسال اماد به طریق اداری
disciplinary court
U
دادگاه انتظامی محکمه اداری
red tapism
U
رعایت تشریفات اداری به حدافراط
bureaucracy
U
رعایت تشریفات اداری بحدافراط
emptied
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
ascii
U
فایل ذخیره شده حاوی دادههای به صورت کد ASCII
emptier
U
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
general
U
شرکت مربوط به امور اداری اصلی
bureaucrats
U
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
administrative acceptees
U
پرسنل قبول شده از نظر اداری
bureaucrat
U
فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
generals
U
شرکت مربوط به امور اداری اصلی
colder
U
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
coldest
U
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
collection
U
ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
collections
U
ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
cold
U
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
data logging
U
ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
colds
U
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
administrative segregation
U
زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
Recent search history
Forum search
0
دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com